معنی تابع، زیردست، افسر جزء، مادون، فرعی, معنی تابع، زیردست، افسر جزء، مادون، فرعی, معنی تاfu، xdcbsت، اtsc [xء، kاbmj، tcud, معنی اصطلاح تابع، زیردست، افسر جزء، مادون، فرعی, معادل تابع، زیردست، افسر جزء، مادون، فرعی, تابع، زیردست، افسر جزء، مادون، فرعی چی میشه؟, تابع، زیردست، افسر جزء، مادون، فرعی یعنی چی؟, تابع، زیردست، افسر جزء، مادون، فرعی synonym, تابع، زیردست، افسر جزء، مادون، فرعی definition,